<no title>
دیروز بعد از ظهر رادوین کنارم ایستاده بوده ولی ناگهان تعادلش رو از دست داد و زمین خورد . ار اون به بعد رادی نا اروم بود خصوصا وقتی زیر کتفاشو می گرفتیم می زد زیر گریه . رفتیم خونه بابا بزرگ . مادر جونش با روغن زیتون ماساژش داد بهتر شد اما تا ساعت 1 و نیم شب نخوابید و همراه من برنامه نود رو تماشا کرد که عکسهاشو گذاشتم .
امروز صبح هم که از خواب بیدار شد باز نا اروم بود که بالاخره همراه مادرجون و عمه اش و خاله اشرف رفتند پیش اوستا محلی . معلوم شد که عزیز دل بابا آرنجش در رفته بود که جاش انداخت و حالا رادوین خوب شده .
البته رادوین یکی دو روزه که تب داره شاید برای دندون های جدیدش باشه .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی