رادوينرادوين، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 2 روز سن داره

جوانمرد کوچک رادمردبزرگ

<no title>

1390/7/22 21:45
نویسنده : باباي رادوين
70 بازدید
اشتراک گذاری
دیروز عصر یعنی روز دوشنبه بابا علیرضا از ماموریت برگشت . من و رادوین رفتیم فرودگاه دنبال بابایی اما دیر رفتیم و وقتی رسیدیم بابایی بیرون توی شرجی خیس عرق شده بود . رادوین جگر و بابا وقتی همدیگه رو دیدن اونقدر واسه هم ذوق کردن که من فراموش شدم   چند دقیقه ای همدیگه رو محکم بغل کردن و بوسیدن . رادوین دستاش رو دور گردن بابایی حلقه کرده بود و ولش نمی کرد . از وقتی هم که رسیدیم خونه یه لحظه نمی ذاشت باباش از کنارش تکون بخوره
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)